فرمانده نیروی انتظامی گفت: موضوع کشف بمب در پارکینگ حرم امام رضا (ع) در دست بررسی است
به گزارش حلقه شهید علیرضا شبانی سردار اسماعیل احمدی مقدم، فرمانده نیروی انتظامی در حاشیه دیدار با سفرا، کارداران و وابستگان نظامی مستقر در ایران با اشاره به خبر کشف بمب در پارکینگ شماره یک حرم حضرت امام رضا ( ع) گفت: وظیفه حراست و تامین امنیت حرم امام و آستان قدس بر عهده تولیت و سایر نیروها است اما ما نیز در این زمینه با آنها همکاری میکنیم. موضع کشف بمب نیز هم اکنون در حال پیگیری است که به زودی در این مورد اطلاع رسانی میشود. وی به مقوله استرداد مجرمان بر اساس قواعد بینالمللی و پروتکلهای دوجانبه اشاره کرد و افزود: کشور ما در این زمینه فعالیتهای بسیار خوبی تا به امروز انجام داده است. سر دار احمدی مقدم با اشاره به مقوله سوء استفاده برخی کشورها از بر هم زدن امنیت در کشورهای دیگر تصریح کرد: برخلاف آن چیزی که باید در همه کشورها امنیت برقرار شود برخی از کشورها تلاش میکنند تا با ناامنی فشار بر کشورهای دیگر وارد کنند.
صهیونیست ها با ابراز خرسندی از پندار اخیر خود مبنی بر تاثیرپذیری شدید ایران از تحریم ها؛ و برای سرپوش گذاشتن بر عدم توانایی خود در حمله به ایران، فشار اقتصادی را برای تغییر حکومت در ایران کافی می دانند.
به گزارش`حلقه شهید علیرضا شبانی صهیونیست ها با ابراز خرسندی از پندار اخیر خود مبنی بر تاثیرپذیری شدید ایران از تحریم ها؛ و برای سرپوش گذاشتن بر عدم توانایی خود در حمله به ایران، فشار اقتصادی را برای تغییر حکومت در ایران کافی می دانند.
روزنام? صهیونیستی هاآرتص امروز یکشنبه در گزارشی مدعی شد: موج جدید تظاهرات(!) که در روزهای اخیر در اعتراض به کاهش ارزش ریال و افزایش بهای کالاهای اساسی در ایران به راه افتاده، مواضع جهانی را در قبال ایران تغییر داده است.
این روزنامه با تکرار ادعای کارایی تحریم های شدید اخیر برضد ایران، نوشت: در چنین شرایطی طبیعی است که بگوییم فشار اقتصادی می تواند به تغییر حکومت در ایران منجر شود.
هاآرتص در ادامه تصریح کرد: اسرائیل که در ماه های گذشته از تاثیر تحریم ها ناامید شده بود، اکنون موضع خود را در این خصوص تعدیل کرده و به یکی از حامیان اقدامات کشورهای تحریم کننده ایران تبدیل شده است.
روزنام? صهیونیستی همچنین با اشاره به فتن? سال 88 نوشت: در چنین شرایطی احتمال می رود انقلاب سبز یا همان اعتراضات نافرجام پس از پیروزی احمدی نژاد در انتخابات گذشته، بار دیگر تکرار شود.
در بخش دیگری از مقاله هاآرتص آمده است: پیش بینی های لیبرمن بیش از حد خوش بینانه به نظر می رسد. اما آنچه مشخص است این که مقامات ایران هیچ تصمیمی برای متوقف کردن برنامه هسته ای خود تحت تاثیر فشارهای بین المللی ندارند. اما احتمال تاثیر تحریم ها در تغییر حکومت ایران موجب شده که اسرائیل هم در پاییز جاری، برنامه ای برای حمله به ایران نداشته باشد.
خبرگزاری حلقه شهید علیرضا شبانی: دیدار ایران و کره جنوبی ساعت 20 روزسه شنبه 25 مهر ماه در ورزشگاه آزادی برگزار میشود.
به گزارش خبرگزاری حلقه شهید علیرضا شبانی به نقل از سایت فدراسیون فوتبال، دیدار ایران و کره جنوبی روز سه شنبه 25 مهرماه ساعت 20 در ورزشگاه آزادی تهران برگزار میشود.
برخی رسانهها از برگزاری دیدار تیمهای ایران و کرهجنوبی در روز 25 مهر در ساعت 19 خبر دادهاند که ساعت برگزاری بازی درست نیست و بر اساس اعلام فیفا این دیدار ساعت 20 روز سه شنبه برگزار خواهد شد.
سایت فیفا هم ساعت شروع بازی را ساعت 20 اعلام کرده است.
وقتی تصاویر قبل از عملیات را میبینم دنبال «بابا» میگردم اما وقتی تصاویر آزادسازی خرمشهر را میبینم حس عجیبی پیدا میکنم...
به گزارش حلقه شهید علیرضا شبانی به نقل از وحدت درمیان :عکسهای ماندگار قزوین را که ورق میزدم چشمم به عکس دختر نوزادی افتاد که بر روی پیش بندش «الله اکبر، خمینی رهبر» و «من فرزند شهیدم روی پدر ندیدم» حک شده بود.
با مراجعه به معاونت پژوهش بنیاد شهید و امور ایثارگران استان قزوین و به دست آوردن شماره همسر شهید «جلال ذوالقدر»، با او تماس گرفتم و گفتم: در مورد آن عکسی که جزو عکسهای ماندگار است، مزاحم شدهام.
«پرپینچی» همسر شهید ذوالقدر گفت که این عکس متعلق به دخترم سمیه است و حالا 30 سال دارد و ساکن شهر قزوین است.
همسر شهید ذوالقدر
بعد از صحبتهای اولیه با همسر شهید جلال ذوالقدر، قرار مصاحبه را برای 8:30 صبح روز بعد در گلزار شهدا گذاشتیم. محل مصاحبه با دختر و همسر شهید ذوالقدر در موزه شهدا و در کنار آن عکس ماندگار بود.
«پرپینچی» همسر شهید جلال ذوالقدر در گفتوگو با ایسنا میگوید: اول خردادماه سال 61 دقیقا یک سال بعد از عقدمان در محضر امام خمینی (ره)، در «عملیات بیتالمقدس» در خرمشهر به شهادت رسید. خیلی علاقه داشت قبل از شهادت تنها فرزندش را ببیند و برای آن لحظهشماری میکرد.
وقت خداحافظی به قدری در مورد فرزندمان سفارش کرد که داشتم جای خود را با او اشتباه میگرفتم اما به سفارشات بسنده نکرد و در میان خون و باروت نامهای فرستاد که مراقبش باشم. هنوز نامهاش را کامل نخوانده بودم که اشکهایم از خبر عروجش جاری شد.
یک روز سمیه را با همان پیشبند به حضور امام خمینی(ره) بردیم. بعدها شنیدیم امام تا عصر در فکر این نوزاد بودهاند. این عکس را خودم گرفتم و میدانستم روزی ماندگار خواهد شد زیرا در آن تنها یادگار شهید ذوالقدر حضور داشت.11 ماه زندگی با شهید ذوالقدر عنوان بهترین روزهای زندگی من است هرچند میدانستم او روزی شهید خواهد شد.
خانواده شهید ذوالقدر
این عکس در بسیاری از دانشگاهها نصب شده است و حتی شنیدیم که در یکی از دانشگاههای لبنان نیز نصب شده است.
در لحظهای که سمیه راز ماندگاری عکس خود را میگفت، مردی در حال بازدید از موزه بود و پرسید شما با این شهید نسبتی دارید؟ دختر شهید پاسخ داد: «پدر من است». آن مرد گفت که «او در جنوب فرمانده من بود».
سمیه ذوالقدر دختر شهید ذوالقدر در گفتوگو با خبرنگار ایسنا میگوید: وقتی تصاویر قبل از عملیات را میبینم دنبال «بابا» میگردم اما وقتی تصاویر آزادسازی خرمشهر را میبینم حس عجیبی پیدا میکنم. من پدر را ندیدم اما در خواب او را میبینم و مانند سایر پدر و دخترها با هم درددل میکنیم. حضور پدر را در کنار خود احساس میکنم و برای درد دل بیشتر، شبها به گلزار شهدا میآیم.
جلال ذوالقدر اول مهرماه 1338 در تاکستان به دنیا آمد، اردیبهشتماه 1361 داوطلبانه به جبهه اعزام شد و در روز اول خرداد 61 به شهادت رسید.
وقتی تکنولوژی و طراحی دست به دست هم دهند میتوان در آشپزخانه و از قابلمهای که روی شعله قرار دارد هم تلفن همراه را شارژ کرد
به گزارش حلقه شهید علیرضا شبانی، وسیلهای که در زیر میبینید طرح مفهومی اولیه از یک ژنراتور حرارتی است، این ژنراتور میتواند با متصل شدن به یک منبع حرارتی، از قابلمه روی شعله گرفته تا بخاری، انرژی گرمایی را به الکتریسیته تبدیل کند.
این وسیله جالب و دوستدار محیط زیست که انرژی گرمایی هدر رفته را به انرژی الکتریکی تبدیل میکند دارای پورت یو اس بی است که از آن میتوان برای شارژ کردن موبایل و سایر وسایل الکتریکی استفاده کرد.
فردا در جلسه هفتگی جنبش عدالتخواه دانشجویی «گرانیها و اتفاقات اخیر بازار ارز» بررسی می شود.
به گزارش خبرنگار سیاسی «حلقه شهید علیرضا شبانی»، با شروع سال تحصیلی جلسات هفتگی جنبش عدالتخواه دانشجویی برگزار می شود.
بنا بر این گزارش، در اولین جلسه از این سلسله جلسات دکتر محمدجواد شریف زاده، استادیار دانشگاه امام صادق (ع) به «بررسی و تحلیل گرانیها و اتفاقات اخیر بازار ارز» می پردازد.
این نشست ساعت16:30 فردا دوشنبه در محل دفتر مرکزی این اتحادیه دانشجویی برگزار می شود.
رئیس مجلس شورای اسلامی گفت: اگر با فحش به رئیس مجلس مشکلات اقتصادی کشور حل میشود، ما حاضریم روزی یکی دو جین فحش بشنویم.
به گزارش حلقه شهید علیرضا شبانی علی لاریجانی امروز در پاسخ به تذکر یکی از نمایندگان در مورد زیر سوال بردن نمایندگان مجلس توسط رئیس مجلس در نشست خبری وی گفت: مجلس با توجه به شرایط کشور با طمانینه عمل کرد و وقت خود را صرف حل مسائل کشور کرد.
وی با بیان اینکه عملکرد مجلس عملکرد صحیحی بوده است، گفت: لغو استیضاح وزیر ورزش نیز از نمونه این اقدامات صحیح بود که نمایندگان با توجه به شرایط اقتصادی، رسیدگی به مشکلات مردم را در اولویت قرار دادند.
رئیس مجلس شورای اسلامی تاکید کرد: افتخار ما این است که درک درستی از شرایط داریم و در این راستا برای حل مشکلات اقتصادی مردم نیز جلسات غیرعلنی و علنی با دولت برپا کردیم.
لاریجانی ادامه داد: این اقدامات نشان میدهد که نگاه مجلس نگاه طبیبانه به مشکلات بود.
عضو فراکسیون اصولگرایان رهروان ولایت با اشاره به تحقیر خود توسط احمدینژاد خاطرنشان کرد: اگر با فحش به رئیس مجلس مشکلات اقتصادی کشور حل میشود، ما حاضریم روزی یکی دو جین فحش بشنویم.
تعلیم و تعلّم و إِعمال سحر، در ردیف کفر است و براى مقابله با علوم مضرّ و عقاید انحرافى، آگاهى صالحان از آنها لازم است.
و هر معلّمی در مقام تعلیم، باید نسبت به کاربردهاى منفى علوم هشدار دهد چرا که همواره انسان در بین دو آموزش قرار داد: هم وسوسه های شیطانى و هم الهامات الهى.
تعلیم و تعلّم و إِعمال سحر، در ردیف کفر است!!
وَ اتَّبَعُوا ما تَتْلُوا الشَّیاطِینُ عَلى مُلْکِ سُلَیْمانَ وَ ما کَفَرَ سُلَیْمانُ وَ لکِنَّ الشَّیاطِینَ کَفَرُوا یُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ وَ ما أُنْزِلَ عَلَى الْمَلَکَیْنِ بِبابِلَ هارُوتَ وَ مارُوتَ وَ ما یُعَلِّمانِ مِنْ أَحَدٍ حَتَّى یَقُولا إِنَّما نَحْنُ فِتْنَةٌ فَلا تَکْفُرْ فَیَتَعَلَّمُونَ مِنْهُما ما یُفَرِّقُونَ بِهِ بَیْنَ الْمَرْءِ وَ زَوْجِهِ وَ ما هُمْ بِضارِّینَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ یَتَعَلَّمُونَ ما یَضُرُّهُمْ وَ لا یَنْفَعُهُمْ وَ لَقَدْ عَلِمُوا لَمَنِ اشْتَراهُ ما لَهُ فِی الْآخِرَةِ مِنْ خَلاقٍ وَ لَبِئْسَ ما شَرَوْا بِهِ أَنْفُسَهُمْ لَوْ کانُوا یَعْلَمُونَ ( بقره 102)
و (یهود) آنچه (از افسون و سحر که) شیاطین (از جنّ و انس) در عصر سلیمان مىخواندند، پیروى مىکردند و سلیمان هرگز (دست به سحر نیالود و) کافر نشد و لکن شیاطین، کفر ورزیدند که به مردم سحر و جادو مىآموختند و (نیز) از آنچه بر دو فرشته، هاروت و ماروت، در شهر بابل نازل شده بود (پیروى نمودند. آنها سحر را براى آشنایى به طرز ابطال آن به مردم مىآموختند.) و به هیچ کس چیزى نمىآموختند، مگر اینکه قبلًا به او مىگفتند ما وسیله آزمایش شما هستیم، (با بکار بستن سحر) کافر نشوید (و از این تعلیمات سوء استفاده نکنید،) ولى آنها از آن دو فرشته مطالبى را مىآموختند که بتوانند به وسیله آن میان مرد و همسرش جدایى بیفکنند (نه اینکه از آن براى ابطال سحر استفاده کنند). ولى هیچگاه بدون خواست خدا، نمىتوانند به کسى ضرر برسانند. آنها قسمتهایى را فرا مىگرفتند که براى آنان زیان داشت و نفعى نداشت، و مسلّماً مىدانستند هر کس خریدار اینگونه متاع باشد، بهرهاى در آخرت نخواهد داشت و به راستى خود را به بد چیزى فروختند، اگر مىفهمیدند.
نکتههای آیه
آنچه از روایات استفاده مىشود آن است که حضرت سلیمان علیه السلام براى جلوگیرى از انحراف یا سوء استفاده، دستور داد اوراق ساحران را جمعآورى و نگهدارى کنند. ولى بعد از وفات او گروهى به آن نوشتهها دست یافته و مشغول تعلیم و اشاعه سحر (سحر، به فن ظریف و دقیقى گفته مىشود که امور را از مسیر عادّى خود منحرف مىسازد و گاهى سحر به معنى خدعه، و باطل را در شکل و قالب حقّ آوردن، آمده است) در میان مردم شدند.
ساحر با داشتن علمِ سحر، از دایرهى قدرت الهى خارج نیست و بدون ارادهى خدا قادر به انجام کارى نیست و به کسى نمىتواند ضررى برساند، ولى از آنجایى که خداوند براى هر چیز اثرى قرار داده است، سحر و جادو نیز مىتواند اثرات سویى داشته باشد که از آن جمله تأثیر آن بر روابط زناشویى و خانوادگى است
آنان حتّى معجزات حضرت سلیمان را سحر معرّفى کرده و پیامبرى او را منکر شدند. و برخى از بنى اسرائیل نیز به جاى پیروى از تورات به سراغ سحر و جادو رفتند. این کار چنان شهرت و گسترش یافت که یهود زمان پیامبر اسلام صلى اللَّه علیه و آله نیز سلیمان را ساحرى زبردست مىدانستند و او را به عنوان پیامبر نمىشناختند!
این آیه، گناه و انحراف رها کردن تورات و پیروى از شیاطین سحرآموز را بیان مىکند که یهود به جاى تورات از آنچه شیاطین در زمان سلیمان بر مردم مىخواندند، پیروى مىکردند. آنان براى توجیه کار خویش، نسبت سحر به سلیمان نیز مىدادند، در حالى که سلیمان مرد خدا بود و کارش معجزه، و شیاطین در جهت مخالف او و کارشان سحر بود.
علاوه بر آنچه گذشت، یهود از منبع دیگرى نیز به سحر دست یافتند. بدین طریق که خداوند دو فرشته را به نام «هاروت» و «ماروت» به صورت انسان در شهر «بابل» («بابل» نام منطقهاى حدود نجف و کربلاى فعلى بوده است) در میان مردم قرار داد که روش ابطال و خنثى سازى سحر و جادو را به آنان بیاموزند. امّا براى اینکار لازم بود ابتدا آنان را با سحر آشنا سازند. چون انسان تا فرمول ترکیبى چیزى را نداند، نمىتواند آن را خنثى نماید.
لذا فرشتهها، ابتدا طریق سحر و سپس طریقه ابطال آن را مىآموختند و قبل از آموزش با شاگردان خود شرط مىکردند که از آن سوء استفاده نکنند و مىگفتند: این کار مایهى فتنه و آزمایش است، مبادا در مسیر مبارزه و خنثى سازى، خودتان گرفتار شوید. امّا یهود از آن آموزش سوء استفاده نموده و از آن براى مقاصد ناشایست بهره بردند و حتّى براى جدایى میان مرد و همسرش بکار گرفتند.
قرآن در اینجا نکتهاى را یادآور مىشود که جاى دقت و تأمل است. مىفرماید:
ساحر با داشتن علمِ سحر، از دایرهى قدرت الهى خارج نیست و بدون ارادهى خدا قادر به انجام کارى نیست و به کسى نمىتواند ضررى برساند، ولى از آنجایى که خداوند براى هر چیز اثرى قرار داده است، سحر و جادو نیز مىتواند اثرات سویى داشته باشد که از آن جمله تأثیر آن بر روابط زناشویى و خانوادگى است.
هیچ کس بدون اذن خدا قادر بر انجام کارى نیست!!
در آیه خواندیم که ساحران نمىتوانستند بدون اذن پروردگار به کسى زیان برسانند این به آن معنى نیست که جبر و اجبارى در کار باشد، بلکه اشاره به یکى از اصول اساسى توحید است که همه قدرت ها در این جهان از قدرت پروردگار سرچشمه مىگیرد، حتى سوزندگى آتش و برندگى شمشیر بى اذن و فرمان او نمىباشد، چنان نیست که ساحر بتواند بر خلاف اراده خدا در عالم آفرینش دخالت کند و چنین نیست که خدا را در قلمرو حکومتش محدود نماید بلکه اینها خواص و آثارى است که او در موجودات مختلف قرار داده، بعضى از آن حسن استفاده مىکنند و بعضى سوء استفاده، و این آزادى و اختیار که خدا به انسانها داده نیز وسیلهاى است براى آزمودن و تکامل آنها.
پیامهای آیه:
1ـ در حکومت حقّ و زمامدارى حاکم الهى نیز همهى مردم اصلاح نمىشوند، گروهى کجروى مىکنند.«وَ اتَّبَعُوا ما تَتْلُوا الشَّیاطِینُ عَلى مُلْکِ سُلَیْمانَ»
2ـ شیاطین، در حکومت سلیمان نیز بیکار نمىنشینند و پى در پى القاى سوء مىکنند. «ما تَتْلُوا الشَّیاطِینُ عَلى مُلْکِ سُلَیْمانَ»
ساحر دست به کارهایى مىزند، ولى تمام تأثیر و تأثرات زیر نظر خداست. مىتوان از طریق پناه بردن به خداوند و استعاذه و توکّل و دعا و صدقه از توطئهها نجات یافت. «وَ ما هُمْ بِضارِّینَ»
3ـ حکومت، با نبوّت منافات ندارد. برخى انبیا حکومت داشتهاند. «مُلْکِ سُلَیْمانَ»
4ـ ساحران براى مقدّس جلوه دادن و توجیه کار خود، سلیمان را نیز ساحر معرّفى مىکردند. «وَ ما کَفَرَ سُلَیْمانُ»
5ـ خداوند، از مقام انبیا در برابر تهمت دیگران دفاع مىکند. «وَ ما کَفَرَ سُلَیْمانُ»
6ـ تعلیم و تعلّم و إِعمال سحر، در ردیف کفر است.«کَفَرُوا یُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ» (در روایات نیز وارد شده که ساحر، کافر و مجازاتش قتل است)
7ـ براى مقابله با علوم مضرّ و عقاید انحرافى، آگاهى صالحان از آنها لازم است. «ما أُنْزِلَ عَلَى الْمَلَکَیْنِ»
8ـ در مقام تعلیم، معلّم باید نسبت به کاربردهاى منفى علوم هشدار دهد. «وَ ما یُعَلِّمانِ» ، «حَتَّى یَقُولا» ، «فَلا تَکْفُرْ»
9ـ انسان در بین دو آموزش قرار داد: هم وساوس شیطانى «یُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ» و هم الهامات الهى. «وَ ما یُعَلِّمانِ»
10ـ فرشتگان نیز مىتوانند معلّم انسانها شوند. «ما یُعَلِّمانِ» ، «حَتَّى یَقُولا»
11ـ گاهى علم و دانش، وسیله آزمایش است. «إِنَّما نَحْنُ فِتْنَةٌ»
12ـ تفرقه انداختن میان زن و شوهر، کارى شیاطینى و در حدّ کفر است. «فَلا تَکْفُرْ فَیَتَعَلَّمُونَ مِنْهُما ما یُفَرِّقُونَ بِهِ بَیْنَ الْمَرْءِ»
13ـ دانش و آموزش همیشه مفید نیست، گاهى مضرّ و زیانآور نیز مىباشد. «یَتَعَلَّمُونَ ما یَضُرُّهُمْ وَ لا یَنْفَعُهُمْ»
14ـ سحر و جادو واقعیّت دارد و در زندگى انسان م?ثّر است. «یُفَرِّقُونَ بِهِ»
15ـ ساحر دست به کارهایى مىزند، ولى تمام تأثیر و تأثرات زیر نظر خداست. مىتوان از طریق پناه بردن به خداوند و استعاذه و توکّل و دعا و صدقه از توطئهها نجات یافت. «وَ ما هُمْ بِضارِّینَ»
16ـ ساحران شاید به پول و شهرتى برسند، ولى در قیامت بهرهاى ندارند. «ما لَهُ فِی الْآخِرَةِ مِنْ خَلاقٍ»
17ـ کسى که به سراغ تفرقه اندازى و سحر مىرود، انسانیّت خود را از دست مىدهد. «لَبِئْسَ ما شَرَوْا بِهِ أَنْفُسَهُمْ»
منابع:
1- تفسیر نورج 1
2- تفسیر نمونه ج1
راه نجات از فقر و تنگدستی
فقیر بودن به خودی خود عیب نیست؛ آنچه ناپسند است این است که انسان با سوء اختیار خویش مبتلا به فقر شده، خود و دیگران را به زحمت بیندازد. کم نیستند کسانی که مدام با فقر و نداری دست و پنجه نرم می کنند و با وام بعدی قسطهای قبلی را می دهند؛ همیشه هشت شان گرو نُهشان است و اینگونه روزگار می گذرانند.
علاج این معضل چیست؟ و چگونه می توان از چنگال آن نجات پیدا کرد؟
پاسخ این سوال در آموزه های اسلامی
فقری که در سوال این نوشتار مطرح است از جنس اول است و ما برآنیم تا به پاسخ آن بپردازیم.
در متون دینی به سوء رفتارهایی اشاره شده که هر یک عاملی هستند برای فقر و تنگدستی و انسان می تواند با ترک آنها از چنگال فقر نجات یابد.
مهمترین چیزی که انسان را زمینگیر فقر می کند آلوده شدن به گناه و معصیت است. قرآن وعده داد که اگر مردم اهل تقوا و دوری از گناه باشند خداوند خیر و برکت آسمان و زمین را به سوی آنها سرازیر می کند؛ وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرى آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیْهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْض .3
و در سوره طلاق فرمود هر کس از گناه بپرهیزد خداوند روزی او را از جایی که هیچ گمان نمی کند تامین خواهد کرد؛ در کارش گشایش ایجاد کرده و سختی آن را برایش آسان می گرداند؛ مَن یَتَّقِ اللَّهَ یجَْعَل لَّهُ مخَْرَجًا وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لَا یحَْتَسِبُ ... وَ مَن یَتَّقِ اللَّهَ یجَْعَل لَّهُ مِنْ أَمْرِهِ یُسْرًا .4
تاثیر گناه در فقیر کردن انسان چنان جدی است که امیرالمومنین علی علیه السلام به ما آموخت تا در دعا اینگونه بخوانیم:
اللَّهُمَّ وَ أَسْتَغْفِرُکَ لِکُلِّ ذَنْبٍ یَدْعُو إِلَى الْکُفْرِ وَ یُطِیلُ الْفِکْرَ وَ یُورِثُ الْفَقْرَ وَ یَجْلِبُ الْعُسْرَ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اغْفِرْهُ لِی یَا خَیْرَ الْغَافِرِین 5 خداوندا از تو طلب آمرزش می کنم نسبت به هر گناهی که مرا به کفر می کشاند و توان فکر کردن را از من می گیرد و باعث فقر من شده و زندگی مرا به سختی می اندازد.
و نیز می فرماید:
اللَّهُمَّ وَ أَسْتَغْفِرُکَ لِکُلِّ ذَنْبٍ یَکُونُ فِی اجْتِرَاحِهِ قَطْعُ الرِّزْق 6؛ پروردگارا! از تو طلب بخشش دارم نسبت به هر گناهی که باعث قطع رزق می شود.
از آنچه تا کنون نقل شد به دست می آید که اصولا گناه برکت را از زندگی انسان برده و او را گرفتار فقر و تهی دستی می گرداند. در روایات نام برخی از گناهان که تاثیر جدی تری در فقر و تنگدستی دارند ذکر شده است که ما نیز آنها را بازگو می کنیم.
1. رابطه نامشروع
نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و آله فرمود: فِی الزِّنَا خَمْسُ خِصَالٍ یَذْهَبُ بِمَاءِ الْوَجْهِ وَ یُورِثُ الْفَقْرَ وَ یَنْقُصُ الْعُمُرَ وَ یُسْخِطُ الرَّحْمَنَ وَ یُخَلِّدُ فِی النَّار 7؛ زنا پنج ضرر دارد: آبرو را می برد؛ باعث فقر می شود؛ عمر را کوتاه می کند؛ خشم خداوند را بر می انگیزد و انسان را در جهنم جاودان می گرداند.
امام صادق علیه السلام فرمود: الذُّنُوبُ ... الَّتِی تَحْبِسُ الرِّزْقَ الزِّنَا 8؛ زنا از گناهانی است که جلوی نزول رزق را می گیرد.
2. قطع ارتباط با خویشاوندان نزدیک
امیرالمومنین علی علیه السلام فرمودند: قَطِیعَةُ الرَّحِمِ تُورِثُ الْفَقْر 9؛ قطع ارتباط خویشاوندی فقرآور است.
3. اسراف
امام صادق علیه السلام فرمودند: إِنَّ السَّرَفَ یُورِثُ الْفَقْرَ وَ إِنَّ الْقَصْدَ یُورِثُ الْغِنَی 10؛ اسراف انسان را فقیر می کند و مدیریت صحیح اقتصادی باعث بی نیازی انسان می شود.
4. گوش دادن به آواز و ترانه های حرام
به هر حال یکی از گناهانی که سایه نحس فقر را بر روی زندگی انسان می گستراند همین گوش دادن به چنین آواز و ترانه هائیست که متاسفانه امروز رواج زیادی هم دارد. امام صادق علیه السلام فرمودند: الغِناءُ یُورِثُ الفَقر 11
5. سبک شمردن نماز و اهمیت کم دادن به آن
6. عادت بر دروغگویی
امیر المومنین علی علیه السلام فرمود: اعْتِیَادُ الْکَذِبِ یُورِثُ الْفَقْر 13عادت بر دروغگویی فقرآور است.
7. قسم دروغ خوردن
امیر المومنین علی علیه السلام فرمود: الْیَمِینُ الْفَاجِرَةُ تُورِثُ الْفَقْرَ 14
8. لعنت کردن فرزند
گاهی پدر و مادرها برای آنکه آب خنکی بر جگر تفتیده شده خود بپاشند دست به نفرین فرزند سرکش خود می زنند غافل از این که این کار پیامد ناگواری برای خودشان دارد به نام فقر.
رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند یکی از کارهایی که باعث تنگدستی می شود اللَّعْنُ عَلَى الْأَوْلَاد یعنی لعنت کردن فرزندان است. 15
در نهایت باز به همان سخن نخست بر می گردیم و می گوییم: اصلی ترین کار برای فقر زدایی از صحنه زندگی زدودن هر نوع گناه از صفحه دل است و نفس کشیدن در فضای پاک و فرح بخش دین است و بس.
این نوشتار را با نقل پرسش و پاسخی از محضر حضرت آیت الله العظمی مظاهری دامت برکاته به پایان می بریم:
سوال:
پاسخ معظم له:
رضا به داده بده وز جبین گره بگشا
|
که بر من و تو در اختیار نگشودند
|
ما باید بدانیم که خداوند قادر و عالم و جواد و حکیم است و هرچه جلو می آید از روی حکمت است. ولی ما برای رفع گرفتاری ها باید تلاش و کوشش کنیم. اگر گناهکاریم بدانیم گرفتاری ها از آنجا سرچشمه می گیرد، توبه کنیم و گناه را ترک کنیم. و اگر گناهکار نیستیم برای رفع گرفتاری ها تلاش کنیم، اگر رفع نشد، گله نکنیم و بدانیم مصلحتی در کار است. البته خداوند پاداش بزرگی در دنیا و آخرت عنایت می کند. 16
پی نوشت ها:
1 - بحارالانوار، ج 50، ص 229
2- بحارالانوار، ج 69، ص 66
3- اعراف / 96
4- طلاق /2-4
5- بحارالانوار، ج 84، ص 334
6- همان.
7- الکافی، ج 5، ص542
8- الکافی، ج 2، ص447
9- وسائل الشیعة، ج 15، ص 347
10-منلایحضره الفقیه، ج 3، ص 174
11-دعائمالإسلام، ج 2، ص 20
12-بحارالانوار، ج 73 ، ص 315
13-وسائل الشیعة، ج 15، ص 347
14-همان
15-بحارالانوار، ج 73 ، ص 315
16-به نقل از پایگاه اطلاع رسانی معظم له
برای عبور موفقیّت آمیز از منزل احتضار که منزل اوّل مرگ است، باید چارهای اندیشید. در طول زندگی باید رفتارها اصلاح شوند تا انسان بتواند هنگام مرگ با سلامتی در دین از دنیا برود .
یادآوری مسأله مهم مرگ و منازل پس از آن، یکی از موانع سقوط و انحراف انسان در زندگی است. در این جلسه به بیان مصادیقی از سرنوشت انسانها در هنگام مرگ اشاره میشود. قرآن کریم در آیات بسیاری و نیز اهل بیت«سلاماللهعلیهم» در روایات فراوانی به موضوع مرگ و منازل پس از آن پرداختهاند که این حقیقت، نشانگر اهمیّت موضوع مرگ و قیامت از منظر تعالیم دینی و حاکی از آن است که یاد مرگ و قیامت، از بزرگترین عوامل کنترل کننده و موانع سقوط انسانها به شمار میرود
«الَّذینَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلائِکَةُ طَیِّبینَ یَقُولُونَ سَلامٌ عَلَیْکُمْ»[1]
ولی اگر بدکار و زشت کردار باشد، قبض روح او با شدائد و سختیهای فراوانی همراه است:
«یَضْرِبُونَ وُجُوهَهُمْ وَ أَدْبارَهُمْ»[2]
حالت احتضار، ناشی از ملکات نفسانی
استاد بزرگوار ما حضرت امام خمینی«قدّسسرّهالشّریف» جمله تکان دهندهای داشتند و میفرمودند: «افرادی که به دنیا دلبستگی دارند و برای آخرت کاری نکردهاند، هنگام مرگ نمیخواهند از دنیا بروند. لذا وقتی عزرائیل یا ملائکه الهی برای قبض روح نزد او میآیند، با آنان دشمنی میکند و با بغض آنها از دنیا میرود.» حضرت امام«قدّسسرّهالشّریف» گاهی جمله بالاتری را میفرمودند و میگفتند: «بدون اذن امیرالم?منین علی«سلاماللهعلیه» ملائکه نمیتوانند کاری انجام دهند و باید همه کارها با اذن ایشان باشد، بنابراین اگر محتضر، انسانی بدکار و وابسته به تعلّقات دنیوی باشد، وقتی میبیند که با امر و اذن امیرالم?منین«سلاماللهعلیه» او را قبض روح میکنند، کینه ایشان را به دل میگیرد و آنگاه با دشمنی امیرالم?منین علی«سلاماللهعلیه» از دنیا میرود. وای به حال کسی که دشمن حضرت علی«سلاماللهعلیه» باشد.»
اگر انسان نیکوکار و سلیم النفس باشد، مرگ و احتضار نیز برای او گوارا و همراه با سلامتی خواهد بود. کردار زشت و تبعیّت از هوای نفس نیز احتضار سخت و زشتی برای انسان رقم خواهد خورد .
بنابراین برای عبور موفقیّت آمیز از منزل احتضار که منزل اوّل مرگ است، باید چارهای اندیشید. در طول زندگی باید رفتارها اصلاح شوند تا انسان بتواند هنگام مرگ با سلامتی در دین از دنیا برود. قطع دلبستگیهای مادی، اندیشیدن به قبر و قیامت و همچنین توسّل به اهل بیت«سلاماللهعلیهم» از جمله راهکارهای نجات از حالات انحرافی در هنگام احتضار هستند.
یکی از بزرگان مورد وثوق چنین نقل میکرد: پیرمردی را میشناختم که سواد الفبا نداشت، ولی از تقدّس و سلامت نفس بالایی برخوردار بود. روزی مریض شد و کسی را به دنبال من فرستاد. وقتی نزد او رفتم، گفت: من امشب میمیرم و میخواهم تو بالای سر من باشی. من قبول کردم و در کنار پیرمرد ماندم. پیرمرد گفت: من الان نمیمیرم، برو بخواب و هنگام سحر کنارم بیا. آن عالم میگوید: خوابیدم و برای نماز شب نزد او آمدم، دیدم نمیتواند بلند شود و خوابیده نماز شب میخواند. پس از آن، نماز صبحش را نیز به صورت خوابیده به من اقتدا کرد. وقتی نماز صبح تمام شد، یک دفعه دیدم که میگوید: السّلام علیک یا رسولالله، السّلام علیک یا امیرالم?منین، السّلام علیکِ یا سیدة نساءالعالمین، تا به نام امام زمان«ارواحنافداه» رسید، میخواست بلند شود، ولی نتوانست، لذا در حالت خوابیده دست روی سر گذاشت و گفت: السّلام علیک یا بقیّةالله، السّلام علیک یا حجةالله؛ آنگاه از دنیا رفت. من فهمیدم که چهارده معصوم«سلاماللهعلیهم» بالای سر او آمدهاند تا روح مقدّس این پیرمرد را با خود ببرند.
همچنین یکی از علمای اصفهان میگفت: با یکی از دوستان وارسته در سفر بودیم و در راه بازگشت تصادف کردیم. من سالم ماندم ولی حال او در اثر تصادف وخیم شد و حالتی شبیه کما به او دست داد. او را در ماشین قرار دادیم تا به بیمارستان منتقل کنیم. من بالای سرش بودم که یکباره دیدم شروع به خواندن زیارت جامعه کرد. زیارت جامعه را خواند تا به اصفهان رسیدیم، وقتی وارد اصفهان شدیم، شروع به قرائت سوره یس کرد. هنگامی که ماشین به بیمارستان رسید، آیه «سَلامٌ قَوْلاً مِنْ رَبٍّ رَحیمٍ»[3] را گفت و از دنیا رفت.
اگر انسان نیکوکار و سلیم النفس باشد، مرگ و احتضار نیز برای او گوارا و همراه با سلامتی خواهد بود. کردار زشت و تبعیّت از هوای نفس نیز احتضار سخت و زشتی برای انسان رقم خواهد. فردی که انسان بد زبان و فحّاشی بود، هنگام مرگ شروع به فحش و بیان کلمات رکیک به خانواده و فرزندان خود کرد، به قدری فحشهای او زشت بود که خانواده او خجالت کشیدند و از نزد او بیرون رفتند تا از دنیا رفت و مرد.
در واقع هنگام احتضار، ملکات و روحیّات انسان که در مدّت عمر در اثر کردار خود پدید آورده است، بروز و ظهور مییابد. ملکات نفسانی زنده میشوند و خواهشها و آمال و آرزوها تجلّی پیدا میکنند. در این حالت اگر انسان به راستی در زندگی اهل عبادت و ارتباط با خداوند به خصوص اهل نماز باشد و با قرآن انس گرفته باشد، در هنگام مرگ قرآن تلاوت میکند، ولی اگر دنیاطلب و پست باشد، در آن هنگام بازهم بر کارهای زشت خود تأکید میکند و رذائل اخلاقی او بروز می کند. در تاریخ میخوانیم که فردی قصد داشت زنی را فریب دهد و آدرسی را به اشتباه به او داد تا وی را گرفتار سازد، داستان طولانی است و ما فقط به منظور خود از این داستان اشاره میکنیم که بالاخره خداوند به آن زن عنایت کرد و قصد آن مرد را فهمید و به طریقی از دست او فرار کرد و مرد گرفتار عشق شیطانی شد. در نتیجه، هنگام مرگ، علیرغم اینکه مکرراً ذکر «لااله الاّ الله» را به او تلقین میکردند، شعری به این مضمون میخواند که کجاست آن کسی که میخواستم فریبش دهم و مرا فریب داد؟ کجاست آن زن؟ و ... و مرتّب این اشعار را میگفت تا به درک واصل شد.
استاد بزرگوار ما حضرت امام خمینی«قدّسسرّهالشّریف» میگفتند: یکی از اهل علم، بیمار شد و در حالت احتضار بود، وقتی برای دیدن او رفتیم، او میگفت: خدا عجب ظالمی است! میخواهد بین من و زن و فرزندانم فاصله بیندازد. او با این حالت از دنیا رفت! گرچه اهل علم بود، امّا دنیاپرستی و دلبستگی به دنیا، باعث شده بود شیطان به او الهام کند و نسبت به خداوند جسارت نماید و سخنان کفرآمیزی بگوید.
حضرت آیت الله العظمی آقای گلپایگانی«رحمةاللهعلیه» نیز به من میگفتند: دم مرگ یکی از رفقای قدیمی بر بالین او حاضر شدم، او چشمانش را باز کرد و گفت: خداوند چقدر ظالم است، من و تو هر دو طلبه بودیم و هر دو درس مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حائری میرفتیم و هر دو باسواد بودیم، ولی تو به اینجا رسیدی و مرجع تقلید شدی و من هیچ مقامی پیدا نکردم! بعد از آن از دنیا رفت.
قبل از آنکه از انسان کاری بر نیاید، باید به فکر فردا باشد. هرچه در هنگام احتضار برای انسان رخ میدهد، ناشی از اعمال دوران حیات خود اوست. اگر کردار، گفتار و رفتار نیک و پسندیدهای داشته، احتضار و جان دادن او نیز با راحتی همراه خواهد بود، ولی اگر بدکار باشد، قبض روح او با سختی همراه است. آیه شریفه «جَزاءً بِما کانُوا یَعْمَلُونَ»[4] که در قرآن شریف با عبارات مختلفی تکرار شده و مشابه آن فراوان است، نشانگر اهمیّت اثرات رفتار و کردار زندگی، در حالت احتضار میباشد.
در واقع هنگام احتضار، ملکات و روحیّات انسان که در مدّت عمر در اثر کردار خود پدید آورده است، بروز و ظهور مییابد. ملکات نفسانی زنده میشوند و خواهشها و آمال و آرزوها تجلّی پیدا میکنند. در این حالت اگر انسان به راستی در زندگی اهل عبادت و ارتباط با خداوند به خصوص اهل نماز باشد و با قرآن انس گرفته باشد، در هنگام مرگ قرآن تلاوت میکند، ولی اگر دنیاطلب و پست باشد، در آن هنگام بازهم بر کارهای زشت خود تأکید میکند و رذائل اخلاقی او بروز می کند
توجّه در حیات کوتاه دنیوی
مرگ برای همگان حتمی و قطعی است و زندگی دنیا به نسبت آخرت، یک لحظه بیشتر نیست. در روز قیامت وقتی از کسی که در دنیا عمر طولانی نیز داشته است، س?ال میشود که چقدر در دنیا ماندی، پاسخ میدهد:
«قالُوا لَبِثْنا یَوْماً أَوْ بَعْضَ یَوْمٍ»[5] نصف روز و یا یک روز ماندهایم.
برخی از مفسّرین در معنای این آیه شریفه میگویند این افراد میخواهند دروغ بگویند و تهمت بزنند؛ امّا حقیقت نیز همین است و به راستی عالم دنیا نسبت به عالم برزخ، یک لحظه بیش نیست، حتّی عالم بزرخ که بسیار طولانی است، در برابر قیامت، لحظهای بیش نیست. در این دنیا که خود لحظهای در برابر جهان آخرت است، انسان میتواند به خود بیاید و لحظات خود را با یاد خداوند و توجّه به مرگ و قیامت، مقدّس و باارزش کند. یک لحظه غفلت در دنیا میتواند انسان را به ورطه سقوط بکشد و یک لحظه توجّه، ممکن است انسان را نجات دهد. استاد بزرگوار ما علامه طباطبائی«رضواناللهتعالیعلیه» در آخرین لحظان حیات، به همه ما وصیّت میکردند: توجّه! توجّه! توجّه!
فردی که انسان متشخّصی بود، نقل میکرد که در اوایل آدم خوبی نبودم. دختر کوچکی داشتم که از دنیا رفت. شبی در خواب دیدم که مردهام و مرا در قبر گذاشتند. ناگهان حفرهای در قبرم گشوده شد و اژدهایی از آن بیرون آمد و به دنبال من آمد. متوجّه شدم که این اژدها اثر اعمال من است. من از او فرار میکردم و او به دنبال من بود، تا اینکه به در باغی رسیدم و داخل آن شدم. اژدها دم در باغ ماند. دیدم که دخترم در باغ است و آن باغ، به دختر کوچکم که تازه از دنیا رفته بود، اختصاص دارد. دخترم جلو آمد و در دامان من نشست و این آیه شریفه را خواند: «أَ لَمْ یَأْنِ لِلَّذینَ آمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِکْرِ اللَّهِ وَ ما نَزَلَ مِنَ الْحَقِّ»[6] و گفت: پدرجان وقتش نشده که آدم شوی! وقتش نشده که انس با خدا و قرآن پیدا کنی؟ آن شخص میگوید ناگهان از خواب بیدار شدم و پس از آن از خواب غفلت نیز بیدار شدم.
پینوشتها:
1. نحل / 32
2. انفال / 50
3. یس / 58
4. سجدة / 17؛ همچنین ر.ک: نور / 24 ؛ سجدة / 19 ؛ أحقاف / 14 ؛ واقعة / 24 و ...
5. م?منون / 113
6. حدید / 16