سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
شنبه 91 مهر 15 , ساعت 5:27 عصر

تعلیم و تعلّم و إِعمال سحر، در ردیف کفر است و براى مقابله با علوم مضرّ و عقاید انحرافى، آگاهى صالحان از آنها لازم است.

و هر معلّمی در مقام تعلیم، باید نسبت به کاربردهاى منفى علوم هشدار دهد چرا که همواره انسان در بین دو آموزش قرار داد: هم وسوسه های شیطانى و هم الهامات الهى.

 


 

 

جادو

 


تعلیم و تعلّم و إِعمال سحر، در ردیف کفر است!!

وَ اتَّبَعُوا ما تَتْلُوا الشَّیاطِینُ عَلى‏ مُلْکِ سُلَیْمانَ وَ ما کَفَرَ سُلَیْمانُ وَ لکِنَّ الشَّیاطِینَ کَفَرُوا یُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ وَ ما أُنْزِلَ عَلَى الْمَلَکَیْنِ بِبابِلَ هارُوتَ وَ مارُوتَ وَ ما یُعَلِّمانِ مِنْ أَحَدٍ حَتَّى یَقُولا إِنَّما نَحْنُ فِتْنَةٌ فَلا تَکْفُرْ فَیَتَعَلَّمُونَ مِنْهُما ما یُفَرِّقُونَ بِهِ بَیْنَ الْمَرْءِ وَ زَوْجِهِ وَ ما هُمْ بِضارِّینَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ یَتَعَلَّمُونَ ما یَضُرُّهُمْ وَ لا یَنْفَعُهُمْ وَ لَقَدْ عَلِمُوا لَمَنِ اشْتَراهُ ما لَهُ فِی الْآخِرَةِ مِنْ خَلاقٍ وَ لَبِئْسَ ما شَرَوْا بِهِ أَنْفُسَهُمْ لَوْ کانُوا یَعْلَمُونَ ( بقره 102)

و (یهود) آنچه (از افسون و سحر که) شیاطین (از جنّ و انس) در عصر سلیمان مى‏خواندند، پیروى مى‏کردند و سلیمان هرگز (دست به سحر نیالود و) کافر نشد و لکن شیاطین، کفر ورزیدند که به مردم سحر و جادو مى‏آموختند و (نیز) از آنچه بر دو فرشته، هاروت و ماروت، در شهر بابل نازل شده بود (پیروى نمودند. آنها سحر را براى آشنایى به طرز ابطال آن به مردم مى‏آموختند.) و به هیچ کس چیزى نمى‏آموختند، مگر اینکه قبلًا به او مى‏گفتند ما وسیله آزمایش شما هستیم، (با بکار بستن سحر) کافر نشوید (و از این تعلیمات سوء استفاده نکنید،) ولى آنها از آن دو فرشته مطالبى را مى‏آموختند که بتوانند به وسیله آن میان مرد و همسرش جدایى بیفکنند (نه اینکه از آن براى ابطال سحر استفاده کنند). ولى هیچگاه بدون خواست خدا، نمى‏توانند به کسى ضرر برسانند. آنها قسمت‏هایى را فرا مى‏گرفتند که براى آنان زیان داشت و نفعى نداشت، و مسلّماً مى‏دانستند هر کس خریدار اینگونه متاع باشد، بهره‏اى در آخرت نخواهد داشت و به راستى خود را به بد چیزى فروختند، اگر مى‏فهمیدند.

 

نکته‏های آیه

آنچه از روایات استفاده مى‏شود آن است که حضرت سلیمان علیه السلام براى جلوگیرى از انحراف یا سوء استفاده، دستور داد اوراق ساحران را جمع‏آورى و نگهدارى کنند. ولى بعد از وفات او گروهى به آن نوشته‏ها دست یافته و مشغول تعلیم و اشاعه سحر (سحر، به فن ظریف و دقیقى گفته مى‏شود که امور را از مسیر عادّى خود منحرف مى‏سازد و گاهى سحر به معنى خدعه، و باطل را در شکل و قالب حقّ آوردن، آمده است) در میان مردم شدند.

ساحر با داشتن علمِ سحر، از دایره‏ى قدرت الهى خارج نیست و بدون اراده‏ى خدا قادر به انجام کارى نیست و به کسى نمى‏تواند ضررى برساند، ولى از آنجایى که خداوند براى هر چیز اثرى قرار داده است، سحر و جادو نیز مى‏تواند اثرات سویى داشته باشد که از آن جمله تأثیر آن بر روابط زناشویى و خانوادگى است

 

آنان حتّى معجزات حضرت سلیمان را سحر معرّفى کرده و پیامبرى او را منکر شدند. و برخى از بنى اسرائیل نیز به جاى پیروى از تورات به سراغ سحر و جادو رفتند. این کار چنان شهرت و گسترش یافت که یهود زمان پیامبر اسلام صلى اللَّه علیه و آله نیز سلیمان را ساحرى زبردست مى‏دانستند و او را به عنوان پیامبر نمى‏شناختند!

این آیه، گناه و انحراف رها کردن تورات و پیروى از شیاطین سحرآموز را بیان مى‏کند که یهود به جاى تورات از آنچه شیاطین در زمان سلیمان بر مردم مى‏خواندند، پیروى مى‏کردند. آنان براى توجیه کار خویش، نسبت سحر به سلیمان نیز مى‏دادند، در حالى که سلیمان مرد خدا بود و کارش معجزه، و شیاطین در جهت مخالف او و کارشان سحر بود.

علاوه بر آنچه گذشت، یهود از منبع دیگرى نیز به سحر دست یافتند. بدین طریق که خداوند دو فرشته را به نام «هاروت» و «ماروت» به صورت انسان در شهر «بابل» («بابل» نام منطقه‏اى حدود نجف و کربلاى فعلى بوده است) در میان مردم قرار داد که روش ابطال و خنثى سازى سحر و جادو را به آنان بیاموزند. امّا براى اینکار لازم بود ابتدا آنان را با سحر آشنا سازند. چون انسان تا فرمول ترکیبى چیزى را نداند، نمى‏تواند آن را خنثى نماید.

لذا فرشته‏ها، ابتدا طریق سحر و سپس طریقه ابطال آن را مى‏آموختند و قبل از آموزش با شاگردان خود شرط مى‏کردند که از آن سوء استفاده نکنند و مى‏گفتند: این کار مایه‏ى فتنه و آزمایش است، مبادا در مسیر مبارزه و خنثى سازى، خودتان گرفتار شوید. امّا یهود از آن آموزش سوء استفاده نموده و از آن براى مقاصد ناشایست بهره بردند و حتّى براى جدایى میان مرد و همسرش بکار گرفتند.

جادو

 

قرآن در اینجا نکته‏اى را یادآور مى‏شود که جاى دقت و تأمل است. مى‏فرماید:

ساحر با داشتن علمِ سحر، از دایره‏ى قدرت الهى خارج نیست و بدون اراده‏ى خدا قادر به انجام کارى نیست و به کسى نمى‏تواند ضررى برساند، ولى از آنجایى که خداوند براى هر چیز اثرى قرار داده است، سحر و جادو نیز مى‏تواند اثرات سویى داشته باشد که از آن جمله تأثیر آن بر روابط زناشویى و خانوادگى است.

  

  

هیچ کس بدون اذن خدا قادر بر انجام کارى نیست‏!!

در آیه خواندیم که ساحران نمى‏توانستند بدون اذن پروردگار به کسى زیان برسانند این به آن معنى نیست که جبر و اجبارى در کار باشد، بلکه‏ اشاره به یکى از اصول اساسى توحید است که همه قدرت ها در این جهان از قدرت پروردگار سرچشمه مى‏گیرد، حتى سوزندگى آتش و برندگى شمشیر بى اذن و فرمان او نمى‏باشد، چنان نیست که ساحر بتواند بر خلاف اراده خدا در عالم آفرینش دخالت کند و چنین نیست که خدا را در قلمرو حکومتش محدود نماید بلکه اینها خواص و آثارى است که او در موجودات مختلف قرار داده، بعضى از آن حسن استفاده مى‏کنند و بعضى سوء استفاده، و این آزادى و اختیار که خدا به انسانها داده نیز وسیله‏اى است براى آزمودن و تکامل آنها.

 

پیام‏های آیه:

1ـ در حکومت حقّ و زمامدارى حاکم الهى نیز همه‏ى مردم اصلاح نمى‏شوند، گروهى کجروى مى‏کنند.«وَ اتَّبَعُوا ما تَتْلُوا الشَّیاطِینُ عَلى‏ مُلْکِ سُلَیْمانَ»

2ـ شیاطین، در حکومت سلیمان نیز بیکار نمى‏نشینند و پى در پى القاى سوء مى‏کنند. «ما تَتْلُوا الشَّیاطِینُ عَلى‏ مُلْکِ سُلَیْمانَ»

ساحر دست به کارهایى مى‏زند، ولى تمام تأثیر و تأثرات زیر نظر خداست. مى‏توان از طریق پناه بردن به خداوند و استعاذه و توکّل و دعا و صدقه از توطئه‏ها نجات یافت. «وَ ما هُمْ بِضارِّینَ»

 

3ـ حکومت، با نبوّت منافات ندارد. برخى انبیا حکومت داشته‏اند. «مُلْکِ سُلَیْمانَ»

4ـ ساحران براى مقدّس جلوه دادن و توجیه کار خود، سلیمان را نیز ساحر معرّفى مى‏کردند. «وَ ما کَفَرَ سُلَیْمانُ»

5ـ خداوند، از مقام انبیا در برابر تهمت دیگران دفاع مى‏کند. «وَ ما کَفَرَ سُلَیْمانُ»

6ـ تعلیم و تعلّم و إِعمال سحر، در ردیف کفر است.«کَفَرُوا یُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ» (در روایات نیز وارد شده که ساحر، کافر و مجازاتش قتل است)

براى مقابله با علوم مضرّ و عقاید انحرافى، آگاهى صالحان از آنها لازم است. «ما أُنْزِلَ عَلَى الْمَلَکَیْنِ»

8ـ در مقام تعلیم، معلّم باید نسبت به کاربردهاى منفى علوم هشدار دهد. «وَ ما یُعَلِّمانِ» ، «حَتَّى یَقُولا» ، «فَلا تَکْفُرْ»

9ـ انسان در بین دو آموزش قرار داد: هم وساوس شیطانى «یُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ» و هم الهامات الهى. «وَ ما یُعَلِّمانِ»

10ـ فرشتگان نیز مى‏توانند معلّم انسان‏ها شوند. «ما یُعَلِّمانِ» ، «حَتَّى یَقُولا»

11ـ گاهى علم و دانش، وسیله آزمایش است. «إِنَّما نَحْنُ فِتْنَةٌ»

12ـ تفرقه انداختن میان زن و شوهر، کارى شیاطینى و در حدّ کفر است. «فَلا تَکْفُرْ فَیَتَعَلَّمُونَ مِنْهُما ما یُفَرِّقُونَ بِهِ بَیْنَ الْمَرْءِ»

13ـ دانش و آموزش همیشه مفید نیست، گاهى مضرّ و زیان‏آور نیز مى‏باشد.  «یَتَعَلَّمُونَ ما یَضُرُّهُمْ وَ لا یَنْفَعُهُمْ»

14ـ سحر و جادو واقعیّت دارد و در زندگى انسان م?ثّر است. «یُفَرِّقُونَ بِهِ»

15ـ ساحر دست به کارهایى مى‏زند، ولى تمام تأثیر و تأثرات زیر نظر خداست. مى‏توان از طریق پناه بردن به خداوند و استعاذه و توکّل و دعا و صدقه از توطئه‏ها نجات یافت. «وَ ما هُمْ بِضارِّینَ»

16ـ ساحران شاید به پول و شهرتى برسند، ولى در قیامت بهره‏اى ندارند. «ما لَهُ فِی الْآخِرَةِ مِنْ خَلاقٍ»

17ـ کسى که به سراغ تفرقه اندازى و سحر مى‏رود، انسانیّت خود را از دست مى‏دهد. «لَبِئْسَ ما شَرَوْا بِهِ أَنْفُسَهُمْ»

 

منابع:

1-  تفسیر نورج 1

2-  تفسیر نمونه ج1



لیست کل یادداشت های این وبلاگ